مقاله:تفاوت رانندگي زنان و مردان
البته رابطه ميان هورمون ها و هيجان طلبي و خطرپذيري پيچيده تر از توصيف ساده ميزان تستسترون در مردان جوان مي باشد. به عنوان مثال ثابت شد که ميزان تستسترون با عوامل محيطي مانند تهاجم و يا تعارض تغيير مي کند. يک تحقيق نشان داد که به طور متوسط در يک دهم ليتر خون زنان 40نانوگرم تستسترون موجود است، در همان ميزان خون مردان 300 تا 1000 نانوگرم تستسترون وجود دارد. محققان اين يافته را عامل ايجاد تفاوت ها در رفتارهاي دو جنس دانستند. تحقيقات ديگر نيز نشان داد با اين که ميزان اين هورمون در زنان بسيار کمتر است اما در موارد خاصي رفتارهاي زنان هم با مقادير گوناگون اين هورمون تغيير مي کند. در تحقيقي که از زنان زنداني انجام شد مشخص گرديد زناني که جرايم جاني مرتکب شده اند درحالي که هيچ نيروي محرکي نداشته اند نسبت به زناني که بنا به تحريکي اين جرايم را مرتکب شده يا آناني که جرايمي غير کيفري مرتکب شده بودند ميزان بيشتري از تستسترون در خون خويش داشتند.
به همين خاطر با توجه به موارد ذکر شده مي توان اين گونه نتيجه گرفت که در خصوص بحث هيجان طلبي و خطرپذيري مقادير گوناگون هورمون تستسترون (به همراه ديگر هورمون ها و تغييرات عصبي) و ميزان اين هورمون به شکلي متفاوت در زنان و مردان بسيار موثر است.ميزان بالاي ريسک پذيري در مردان جوان محدود به رانندگي نيست. گزارش هاي سازمان بهداشت جهاني هم نشان مي دهد که مردان در زمينه هاي ديگري چون سقوط، غرق شدن، مسموميت و ديگر حوادث نيز نسبت به زنان درصد بالاتري دارند. تنها در حوادث آتش سوزي زنان به ميزان اندکي بيش از مردان در معرض خطر هستند.
گزارش ها همچنين حاکي از اين است که خسارات جاني و ميزان مرگبار بودن تصادفات جاده اي به هر شکل در مردان و در کشورهاي در حال توسعه بيش از زنان است. براي مثال در کامپالا، اوگاندا، مردان به نسبت دو و هفت به يک در خسارات جاني ناشي از تصادفات رانندگي از زنان پيشي گرفته اند. در ايالات متحده امريکا رانندگان مذکر به نسبت 71درصد نسبت به رانندگان مونث بيشتر دچار سوانح رانندگي مي شوند.
البته مي توان قسمتي از اين تفاوت ها را در تعداد بيشتر مردان داراي گواهينامه رانندگي و ميزان کيلومتر طي شده در طي يک سال نيز جست وجو کرد. به هر حال اگر اين فاکتورها در محل کار مورد بررسي قرار مي گرفت تفاوت شايان ذکري در ميزان خسارات و تصادفات و مرگ و مير مردان راننده و عابران پياده يا دوچرخه سواران مي داشت. ميزان چنين تفاوتي هم اکنون در دسترس نيست و ميزان ريسک پذيري مردان هنگام رانندگي به طور مستقيم تحت تاثير عوامل بسيار ديگري نيز هست.
در تحقيقي كه در سال 1998 در انگليس انجام شد رفتار 279 موتورسوار مورد بررسي قرار گرفت. منظور از تحقيق، اندازه گيري ميزان پرخاشگري بود که مشخص نمود ميزان آن در جاده در مردان 17 تا 35 سال قابل توجه است. ميزان پرخاشگري آنان دو برابر ميزان آن در مردان ميانسال بود. در زنان 17 تا 35 سال نيز ميزان رفتار تهاجمي همانند مردان ميانسال گزارش شد.
در حالي که رانندگي تهاجمي در مردان با بالارفتن سن کمتر مي شود، اين ميزان در هر حال از رانندگي پرخطر در زنان بيشتر است. از نظر عاطفي واجتماعي مي توان گفت پسرها پرخاشگري بيشتري دارند، شيوع تخلف ها در مردان بيشتر از زنان است ونوع تخلف ها در هردو جنس متفاوت است. زنان به علت ويژگي هاي خاص شخصيتي محتاط و آرامند و در رانندگي از حرکت هاي خطرناک دوري مي کنند، به طوري که ميزان تخلف هاي رانندگي آنان كمتر از مردان است.
مردان به علت سرعت بالا، سبقت هاي غير مجاز وحرکت هاي نمايشي جريمه مي شوند. طبق بررسي هاي به عمل آمده زنان بيشتر از قوانين اخلاقي پيروي مي کنند بنابراين، بيشتر به مقررات راهنمايي و رانندگي اهميت مي دهند، با اينکه رانندگان مرد بيش از رانندگان زن مقررات را ناديده مي گيرند، اما شمار لغزش بي خطر رانندگان زن بيشتر است. خطرپذيري مردان به مراتب بيشتر از زنان است، بنابراين، تمام اين تفاوت ها مي تواند در عملکرد دو جنس در رانندگي اثر گذار باشد.
نقش شخصيت در رانندگي هاي پرخطر
حوادث ترافيكي علت اصلي مرگ و مير و صدمه هاي جدي در كشورهاي در حال رشد است و از دلايل عمده تلفات انسان ها، بخصوص جوانان به شمار مي آيد. طبق گزارش سازمان بهداشت جهاني، در سال 2009، يك ميليون و سيصد هزار تن بر اثر تصادف هاي جاده اي كشته و حدود 20 الي 50 ميليون تن نيز زخمي يا معلول شده اند.
متاسفانه 90 درصد تلفات ناشي از تصادف با وسايل نقليه موتوري – كه همه ساله ميليون ها كشته و مجروح در سراسر جهان بر جا مي گذارد – در كشورهاي در حال توسعه رخ مي دهد، حال آن كه به احتمال قوي تا سال 2020 به دو ميليون تن خواهد رسيد، در همين حال كشور ما كه تنها يك درصد از جمعيت جهان را دارد، دو درصد از تلفات انساني حاصل از تصادف هاي وسايل نقليه سراسر جهان را به خود اختصاص داده است. در همين حال آمار تلفات تصادف ها در وسايل نقليه در ايران دو برابر و آمار مصدومين سوانح ترافيكي تقريباً پنج برابر ميانگين آمارهاي جهاني است. بررسي هاي انجام شده سال گذشته نيز نشان مي دهد به علل مختلف حدود 20 هزار ايراني در تصادف هاي جاده اي كشته و 200 هزار تن نيز مجروح شدند كه اين مسئله علاوه بر تاثير ناهنجاري كه بر روح و جسم شهروندان مي گذارد، صدمه اي سخت بر پيكره اقتصاد كشور وارد كرده و چهره اي خشن و ناامن از رانندگي در جاده هاي ايران در ذهن جهانيان نيز ترسيم مي كند. اگر مقايسه اي در مورد تعداد تلفات تصادف هاي جاده اي ايران به ازاي هر 10 هزار وسيله نقليه صورت گيرد، نرخ كشته شدگان تصادفات جاده اي ايران حدود 45 برابر كشورهاي صنعتي، 2 برابر چين، 3 برابر كره جنوبي، 3/5 برابر تايلند، 3 برابر روسيه و 7 برابر تركيه با جمعيت و وسايل نقليه موتوري تقريباً يكسان است كه اين مقايسه ها عمق فاجعه تصادف هاي جاده اي ايران را نشان مي دهد.
ادامه دارد
٭ استاديار دانشگاه علوم انتظامي و عضو مركز تحقيقات و پيشگيري از سوانح دانشگاه شهيد بهشتي
به همين خاطر با توجه به موارد ذکر شده مي توان اين گونه نتيجه گرفت که در خصوص بحث هيجان طلبي و خطرپذيري مقادير گوناگون هورمون تستسترون (به همراه ديگر هورمون ها و تغييرات عصبي) و ميزان اين هورمون به شکلي متفاوت در زنان و مردان بسيار موثر است.ميزان بالاي ريسک پذيري در مردان جوان محدود به رانندگي نيست. گزارش هاي سازمان بهداشت جهاني هم نشان مي دهد که مردان در زمينه هاي ديگري چون سقوط، غرق شدن، مسموميت و ديگر حوادث نيز نسبت به زنان درصد بالاتري دارند. تنها در حوادث آتش سوزي زنان به ميزان اندکي بيش از مردان در معرض خطر هستند.
گزارش ها همچنين حاکي از اين است که خسارات جاني و ميزان مرگبار بودن تصادفات جاده اي به هر شکل در مردان و در کشورهاي در حال توسعه بيش از زنان است. براي مثال در کامپالا، اوگاندا، مردان به نسبت دو و هفت به يک در خسارات جاني ناشي از تصادفات رانندگي از زنان پيشي گرفته اند. در ايالات متحده امريکا رانندگان مذکر به نسبت 71درصد نسبت به رانندگان مونث بيشتر دچار سوانح رانندگي مي شوند.
البته مي توان قسمتي از اين تفاوت ها را در تعداد بيشتر مردان داراي گواهينامه رانندگي و ميزان کيلومتر طي شده در طي يک سال نيز جست وجو کرد. به هر حال اگر اين فاکتورها در محل کار مورد بررسي قرار مي گرفت تفاوت شايان ذکري در ميزان خسارات و تصادفات و مرگ و مير مردان راننده و عابران پياده يا دوچرخه سواران مي داشت. ميزان چنين تفاوتي هم اکنون در دسترس نيست و ميزان ريسک پذيري مردان هنگام رانندگي به طور مستقيم تحت تاثير عوامل بسيار ديگري نيز هست.
در تحقيقي كه در سال 1998 در انگليس انجام شد رفتار 279 موتورسوار مورد بررسي قرار گرفت. منظور از تحقيق، اندازه گيري ميزان پرخاشگري بود که مشخص نمود ميزان آن در جاده در مردان 17 تا 35 سال قابل توجه است. ميزان پرخاشگري آنان دو برابر ميزان آن در مردان ميانسال بود. در زنان 17 تا 35 سال نيز ميزان رفتار تهاجمي همانند مردان ميانسال گزارش شد.
در حالي که رانندگي تهاجمي در مردان با بالارفتن سن کمتر مي شود، اين ميزان در هر حال از رانندگي پرخطر در زنان بيشتر است. از نظر عاطفي واجتماعي مي توان گفت پسرها پرخاشگري بيشتري دارند، شيوع تخلف ها در مردان بيشتر از زنان است ونوع تخلف ها در هردو جنس متفاوت است. زنان به علت ويژگي هاي خاص شخصيتي محتاط و آرامند و در رانندگي از حرکت هاي خطرناک دوري مي کنند، به طوري که ميزان تخلف هاي رانندگي آنان كمتر از مردان است.
مردان به علت سرعت بالا، سبقت هاي غير مجاز وحرکت هاي نمايشي جريمه مي شوند. طبق بررسي هاي به عمل آمده زنان بيشتر از قوانين اخلاقي پيروي مي کنند بنابراين، بيشتر به مقررات راهنمايي و رانندگي اهميت مي دهند، با اينکه رانندگان مرد بيش از رانندگان زن مقررات را ناديده مي گيرند، اما شمار لغزش بي خطر رانندگان زن بيشتر است. خطرپذيري مردان به مراتب بيشتر از زنان است، بنابراين، تمام اين تفاوت ها مي تواند در عملکرد دو جنس در رانندگي اثر گذار باشد.
نقش شخصيت در رانندگي هاي پرخطر
حوادث ترافيكي علت اصلي مرگ و مير و صدمه هاي جدي در كشورهاي در حال رشد است و از دلايل عمده تلفات انسان ها، بخصوص جوانان به شمار مي آيد. طبق گزارش سازمان بهداشت جهاني، در سال 2009، يك ميليون و سيصد هزار تن بر اثر تصادف هاي جاده اي كشته و حدود 20 الي 50 ميليون تن نيز زخمي يا معلول شده اند.
متاسفانه 90 درصد تلفات ناشي از تصادف با وسايل نقليه موتوري – كه همه ساله ميليون ها كشته و مجروح در سراسر جهان بر جا مي گذارد – در كشورهاي در حال توسعه رخ مي دهد، حال آن كه به احتمال قوي تا سال 2020 به دو ميليون تن خواهد رسيد، در همين حال كشور ما كه تنها يك درصد از جمعيت جهان را دارد، دو درصد از تلفات انساني حاصل از تصادف هاي وسايل نقليه سراسر جهان را به خود اختصاص داده است. در همين حال آمار تلفات تصادف ها در وسايل نقليه در ايران دو برابر و آمار مصدومين سوانح ترافيكي تقريباً پنج برابر ميانگين آمارهاي جهاني است. بررسي هاي انجام شده سال گذشته نيز نشان مي دهد به علل مختلف حدود 20 هزار ايراني در تصادف هاي جاده اي كشته و 200 هزار تن نيز مجروح شدند كه اين مسئله علاوه بر تاثير ناهنجاري كه بر روح و جسم شهروندان مي گذارد، صدمه اي سخت بر پيكره اقتصاد كشور وارد كرده و چهره اي خشن و ناامن از رانندگي در جاده هاي ايران در ذهن جهانيان نيز ترسيم مي كند. اگر مقايسه اي در مورد تعداد تلفات تصادف هاي جاده اي ايران به ازاي هر 10 هزار وسيله نقليه صورت گيرد، نرخ كشته شدگان تصادفات جاده اي ايران حدود 45 برابر كشورهاي صنعتي، 2 برابر چين، 3 برابر كره جنوبي، 3/5 برابر تايلند، 3 برابر روسيه و 7 برابر تركيه با جمعيت و وسايل نقليه موتوري تقريباً يكسان است كه اين مقايسه ها عمق فاجعه تصادف هاي جاده اي ايران را نشان مي دهد.
ادامه دارد
٭ استاديار دانشگاه علوم انتظامي و عضو مركز تحقيقات و پيشگيري از سوانح دانشگاه شهيد بهشتي
+ نوشته شده در یکشنبه ۱۸ تیر ۱۳۹۱ ساعت 10:23 توسط علی مدقالچی
|